فرض کنید که میخواهیم وضعیت ترافیکی خیابانی را بسنجیم (با فرض اینکه نمیخواهیم از نرمافزارهای موبایل استفاده کنیم)، یکی از راههای مورد استفاده، بررسی وضعیت ترافیکی آن خیابان با شرایط مشابه در گذشته است. مثلاً امروز دوشنبه است و با آگاهی از ترافیک دوشنبه هفته قبل در این خیابان، حدس میزنیم که امروز هم همین شرایط تکرار شود.
تحلیل تکنیکال هم دقیقاً همین کار را انجام میدهد. این نوع تحلیل که در بازارهای مالی بسیار کاربرد دارد، رفتار قیمت را در گذشته بررسی میکند و با استفاده از این بررسی، آینده بازار را تشخیص میدهد.
در تحلیل تکنیکال ابزارها و روشهای مختلفی وجود دارد که از آنها استفاده میکنیم؛ ابزارهایی مثل خطوط روند، محدودههای حمایت و مقاومت، سطوح فیبوناچی، اندیکاتورها و… همینطور روشهایی مانند کلاسیک، الیوت، هارمونیک، ایچیموکو، پرایس اکشن و…
از فروض اولیه تحلیل تکنیکال این است که رفتار بازار در گذشته، در آینده هم تکرار خواهد شد. مثلاً اگر قیمت یک محصول مالی شروع به بالا رفتن میکند و به سطح صد تومان میرسد و از آن قیمت شروع به ریزش میکند، انتظار داریم که بارهای بعدی هم در این سطح قیمتی واکنش را ببینیم.
اگر بخواهیم تعریف تحلیل تکنیکال را به صورت دقیقتر داشته باشیم، باید بگوییم که به نوعی از تحلیل که بررسی دادههای گذشته به صورت آماری میپردازد و با آنالیز رفتار آنها و در آینده قیمت را احتمال میدهد، تحلیل تکنیکال میگوییم. اما دادههای ما در تحلیل تکنیکال چیست؟
سه نوع داده در تحلیل تکنیکال وجود دارد: قیمت، زمان و حجم. درواقع ما قیمت را در زمانهای مختلف و با مقداری که در آن زمانها و قیمتها معامله شده سروکار داریم و کلیه بررسیهای ما برروی همین دادههاست و این دادهها برروی نمودار (چارت) نمایش داده میشود؛ از همین رو به تحلیلگران تکنیکال، چارتیست هم میگویند. باید شگفتانگیز باشد که با همین دادهها چه پیشبینیهایی از بازارهای داخلی و بینالمللی میتوانیم داشته باشیم.